ممنونم از همتون بابت انرژی مثبتتون #
داستان های زندگیم :
در اوج ناامیدی بودم که خدا دوباره امید رو به زندگیم برگدوند . مادرم در بدترین شرایط تو ای سی یو لب مرگ بود . همه دکترا جوابمون کردن هیچ امیدی جز خدا نداشتم ولی تو اوج ناباوری مادرم خوب شد خوب خوب شد الان کنارمون داره زندگی میکنه و نفس ميکشه،.
اینو واستون تعریف کردم که بدونید هر چی میخاید از خدا بخاید چون تا اون نخاد برگ از درخت نمیوفته. فقط کافیه دل به دلش بدی تا ببینی تو رو به اوج میرسونه .
...